اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در آستانهی سالروز ارتحال امام خمینی رحمهالله،
یکی از روزنوشتهای حضرت آیتالله خامنهای که به روایت عیادتشان از امام
راحل در فروردین سال ۶۵ اختصاص دارد را به همراه دستخط ایشان، برای نخستین
بار منتشر خواهد کرد.
پنجشنبه؛ ۱۴ فروردین ۱۳۶۵
امروز به زیارت امام رفتم؛ آقای هاشمی را خبر کردم و با هم رفتیم. امام
عزیز هنوز اجازهی فرودآمدن از تخت را ندارد. به دستهای او -هر یک- چیزی
از سرُم و باتری وصل است. دست چپ امام را که بخاطر تَرک برداشتن سرانگشتان،
در دستکش سفیدی پوشیده بود مشتاقانه بوسه زدم. چهرهی خندان و مهربانش
اندکی خسته و بیمارگونه است اما سعی میکند نشانهئی از افسردگی در آن
نباشد. بلافاصله خطاب به من میگوید: از شما تقلید میکنم (دست دادن با چپ)!
من گفتم: بحمدالله حالتان خیلی خوب است. با لحنی که مینماید به این اهمیت
نمیدهد میگوید: شما خوب باشید من هم خوبم. بعد رو به هاشمی که پرسیده است
آیا چیز فوقالعادهئی هست؟ با لحن رضامند و محکم میگوید: هیچ چیز نیست غیر
از پیری، و نسبت به همسنهای خود خیلی خوبم؛ آنها بعضی زیر خاکاند و بعضی
در خانهی خود خوابیدهاند. از اوضاع جاری و جنگ مسئولانه میپرسد و به
جوابها با دقت گوش میدهد. سمینار دیروز را گفتم. معلوم شد خبرهای آن را از
رادیو شنیده و در جریان است. این روح بزرگ، این انسان فوقالعاده، این دل
مطمئن و متوکّل و این عقل قوی و راسخ در همهی حالات خود حتی در هنگامیکه
نیمی از قلب او از کار افتاده است، با همهی شخصیّتش زندگی میکند: «رُهبانُ
اللّیل و اسد النهار».
برچسب ها: رهبر انقلاب، امام خمینی14 خرداد
نوشتن دیدگاه